Forbidden Fruit

American: fərˈbɪdn̩ˈfruːt British: fəˈbɪdn̩fruːt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun phrase
چیزی‌که ب‌دلیل ممنوع بودن، انسان بدان آرزو می‌کند

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد forbidden fruit

  1. noun immoral indulgence
    Synonyms: desired object, forbidden indulgence, golden apple, illegal indulgence, illegal pleasure, illicit love, immoral pleasure, no-no, prohibited article, prohibition, taboo

ارجاع به لغت forbidden fruit

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forbidden fruit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forbidden fruit

لغات نزدیک forbidden fruit

پیشنهاد بهبود معانی